1
من حافظه ضعیفی دارم و کاری هم نمیشود کرد! این یک جمله کاملاً بی معناست. شما به سادگی میتوانید حافظه ضعیف خود را تقویت کنید و کارآیی آن را افزایش دهید؛ همان گونه که ضعف بینایی یا شنوایی خود را با استفاده از عینک یا سمعک اصلاح میکنید. پس قدم اول این است که شما باید باور کنید که ضعف حافظه، یک بیماری گذراست و به راحتی قابل علاج و اصلاح است. حالا وقت آن است که دست به کار شوید.
2
شما حافظهای بسیار نیرومند دارید! باور نمیکنید؟ آیا میخواهید این امر را به خودتان ثابت کنید؟ بسیار خوب، سعی کنید چیزی را که قبلاً میدانستهاید، فراموش کنید؛ امکان ندارد! این طور نیست؟ حافظه شما به شدت مقاومت میکند و مطمئن باشید که بالاخره این حافظه شماست که برنده میشود. در یک رویارویی کاملاً مستقیم با حافظه خود، میتوانید باور کنید که حافظه شما هم قوی و نیرومند است تا برای تقویت بیشتر حافظه، بیش از پیش اعتماد به نفس پیدا کنید.
3
اولین قدم برای آماده ساختن حافظه، ایجاد یک ارتباط و پیوند و تداعی معانی است. تداعی معانی آگاهانه و کنترل شده، دقیقاً همان حافظه تربیت شده و قابل کنترلی را ایجاد میکند که شما به دنبال آن هستید.
این پیوند یا اتصال معانی، ممکن است آگاهانه و در اختیار یا نیمه هشیارانه و نیمه آگاهانه باشد. تداعی معانی نیمه آگاهانه، یعنی همان تداعیهای ناخودآگاهی که در ذهن شما میان کلمات یا حرکات یا تصاویر خاصی با یک خاطره یا معانی دیگر شکل میگیرد.
اما تداعی معانی آگاهانه که کاملا در کنترل اراده و خواست ماست، همان نیروی اتصالی است که حافظه ما را بیدار و تربیت میکند؛ پس ارتباط میان معانی برقرار کنید تا حافظهای نیرومند بدست آورید. مثلاً فرض کنید که میخواهید معنای کلمه انگلیسی New را به خاطر بسپارید؛ شما در ذهن خود با تکرار کلمه «نیو»، به یاد کلمه نو میافتید. نو و تازه، معنای کاملاً نزدیک به جدید، یعنی کلمه Newدارد. سپس شما با نام نیو به یاد نو ودر نتیجه به یاد جدید و تازه میافتید.
4
یکی از محرکهای تقویت و تولید کننده جرقه حرکت حافظه، علاقه است. به یاد آوردن چیزهایی که به آنها علاقه داریم، همیشه آسانتر از به خاطر آوردن چیزهایی است که مورد علاقه ما نیستند.
یکی از روان شناسان متخصص حافظه میگوید: نیروی حافظه، بستگی زیادی به علاقه دارد. او هر روز صبح از کارهایی که میخواهد انجام دهد، فهرستی ذهنی تهیه میکند و میگوید نکته مهم این است که اتصالهای یاد آورنده ذهنی، مارا مجبور کنند در لحظه مناسب، به آن چیزها علاقهمند شویم.
به عبارت سادهتر، تداعی، باعث ایجاد علاقه میشود.
5
برای به خاطر آوردن هر چیز جدید، آن چیز باید با چیز دیگری مربوط شود که از قبل آن را میشناسیم یا آن را به راحتی به خاطر میآوریم.
بعد از این که دو چیز در ذهن ما به هم مربوط شدند، موضوعی که از قبل آن را میشناسیم، چیز جدید را به یادمان میآورد انجام چنین کاری آنقدر ادامه مییابد تا مطلب جدید به صورت اطلاعی در آید که از قبل آن را میشناسیم و به عبارت سادهتر، در ذهن ما استقرار و استحکام یابد و به راحتی در حافظه ما حضور یابد.
چرا ما به سادگی نقشه ایتالیا را به خاطر میآوریم؛ اما به دشواری میتوانیم شکل سرزمینهای آلمان یا فنلاند را به یاد آوریم؟ زیرا معلم از کودکی به ما آموخت که ایتالیا شبیه یک چکمه است؛ یعنی شکلی که ما از قبل آن را میشناختیم.
6
از قدرت تصویر ذهنی خود بیشتر استفاده کنید! متخصصان فن حافظه میگویند: هر چه به تصویر درآید، به سادگی به خاطر سپرده میشود.
وقتی شما فکر میکنید، تصویر هایی در ذهن شما پدید میآید. این عمل تصور کردن، تصویر سازی یا تصویری کردن است. این کاری است که شما هر لحظه و پیوسته انجام میدهید و هیچ مشکلی درباره آن ندارید.
ارسطو در یکی از کتابهایش میگوید:
«برای فکر کردن، ما باید با تصویرهایی گفتوگو کنیم که آنها را در ذهن خود میبینیم. فرض کنید من به شما میگویم که به صندلی فکر کنید. شما در ذهن خود چه چیزی را میبینید؟ بدون شک، اولین تصویری که در ذهن شما ساخته میشود، یک صندلی است.
شما میتوانید با پیوند دادن بعضی معانی به بعضی تصاویر قرینه و نزدیک به آن، به حافظه خود در یاد آوری آن معنا کمک کنید؛ مثلاً یادگیری یک مطلب علمی در کلاس درس با حادثهای که همان زمان موجب جلب توجه شما شده است، عجین میگردد و به محض یاد آوری تصویر آن حادثه یا جریان، آن مطلب علمی نیز در ذهن شما حضور مییابد. بسیاری از این تصاویر جالب را میتوان به صورت خودآگاه و عامدانه به وجود آورد.
7
اسپینوزا میگوید: هر قدر یک چیز قابل فهمتر و روشنتر باشد، آسانتر در حافظه، حفظ و نگه داری میشود و بر عکس هر قدر مبهمتر باشد، آسانتر از یاد میرود.
نتیجه میگیریم که بهتر است مفاهیم مبهم و مشکل را به اجزای ساده و قابل فهم تبدیل کنیم و یا تصویر ذهنی ملموسی از آنها بسازیم تا سادهتر در ذهن باقی بمانند و یاد آوری آنها آسانتر گردد.
8
ما تمایل داریم چیزهای ساده، ملموس، روزمره و معمولی را فراموش کنیم؛ اما به ندرت چیزهای منحصر به فرد، خشونتآمیز، غیر معمولی، مضحک و فوق العاده را از یاد میبریم.
ما میتوانیم با ایجاد پیوندهای ذهنی میان اشیا و کلمات، آنها را غیرمعمولی، تمسخرآمیز یا غیر ممکن سازیم تا مثل چسب به هم محکم شوند و در ذهن بمانند.
برای تصویرسازی از کلمات مبهم، از نیروی تخیل و ابتکار خود بهره بگیرید. یک ذره تخیل به اضافه مقداری ابتکاری، به شما امکان میدهد تا هر چیزی را تصویری کنید. تخیل میتواند بسیار مهمتر و مفیدتر از اطلاعات باشد. اگر شما تخیل نداشته باشید تا از اطلاعات خود استفاده کنید فایده ذهن و مغز چیست؟
مثلاً برای به خاطر آوردن سورهای از قرآن کریم که سجده واجب دارند، این گونه خیالپردازی کنید: شبی در حالی که ستاره در آسمان میدرخشید، پدرم را دیدم که در حال سجده، سوره فصلت را قرائت میکرد. نام چهار سوره مذکور، در این داستان آمده است: نجم (ستاره)، سجده، فصلت و اقرأ یا علق(قرائت).
9
خوب مشاهده کردن در تقویت حافظه، کمک بزرگی است. نگاه کردن و دیدن،آسان است؛ اما به دقت و به درستی مشاهده کردن، مهارتی است که باید آن را کسب کنید. حافظه و مشاهده، رابطه نزدیکی با هم دارند و در کنار هم شما را به موفقیت نزدیکتر میکنند. تفاوت دیدن با مشاهده کردن چیست؟ تفاوت آن است که ما با چشمان خود میبینیم؛ اما با ذهن خود مشاهده میکنیم؛ به عبارتی مشاهده کردن، یعنی با ذهن دیدن.
تنها قاعده برای مشاهده کردن خوب و حساس، دقت و توجه است. شما با تمرین آگاهانه یا نا آگاهانه، میتوانید درست مشاهده کردن را به صورت یک قاعده در آورید و آن گاه که بر اثر کسب این مهارت، از هر معنایی یک تصویر ذهنی دقیق و روشن و همراه با جزئیات در ذهن شما تشکیل شد، متوجه خواهید شد که چقدر در به خاطر آوردن آن توانا هستید و چه حافظه نیرومندی پیدا کردهاید.
10
اطلاعات، قابلیت اتصال به یکدیگر را دارند و هر اطلاعی را میتوان به اطلاع دیگر متصل کرد. مهم نیست که اتصال چقدر واضح و روشن یا مبهم و رمز گونه باشد؛ مهم آن است با تمرین در ذهن ما جایگزین شود.
اطلاعات به هم متصل شدهای که شما زیاد استفاده میکنید و در مدت کوتاهی به معلومات شما تبدیل میشوند، فقط به این دلیل است که مورد استفاده قرار گرفتهاند. حال با اطلاعاتی که به طور مرتب مورد استفاده ما نیستند، چه کار کنیم؟ اصلاً نگران نباشید! فقط کافی است چند وقت یک بار آنها را در ذهن مرور کنید. در این صورت، وقتی که به آنها نیاز دارید، آن اطلاعات به یاد شما میآیند. این کاربرد مرتب است که بر چگونگی نگه داری اطلاعات در ذهن، نظارت میکند.
11
علت فراموشکاری چیست؟ ریشه مشکل فراموشی در کجاست؟ اگر به دقت توجه کنید، میبینید علت این است که به موقع حضور ذهن نداشتهایم. ذهن ماغایب و در حقیقت در جای دیگری بوده است. ما در شرایط معین، کارهایی را انجام میدهیم که وقتی بعد میخواهیم آن وضعیت یا کارها را به خاطر آوریم، موفق نمیشویم و این، یعنی فراموشکاری.
برای حل مشکل فراموشکاری، باید مطمئن باشید که در لحظهای که دارید آن کارهای معین را انجام میدهید، ذهن شما حاضر است و غایب نیست. وقتی شما بدون تفکر درباره عملی، آن را نا خود آگاه انجام میدهید، در واقع آن را در ذهن خود ثبت نمیکنید؛ پس در آینده نیز چیزی را به خاطر نمیآورید. راه حل آن است که آگاهانه عمل کنید و اطمینان حاصل کنید که به اندازه کافی توجه و حضور ذهن دارید.
12
چه کار کنیم که مجبور نباشیم یک مطلب را بارها و بارها بخوانیم تا بتوانیم آن را به ذهن بسپاریم و به عبارتی چگونه میتوانیم حافظه مطالعاتی خود را تقویت کنیم؟ شما باید خوب خواندن (خواندن مؤثر) را یاد بگیرید.
خواندن مؤثر، یعنی تلاش برای تبدیل واژهها به اندیشهها، افکار و پاسخها.
خواندن مؤثر، چیزی بیشتر از شناخت و درک مفهوم ساده کلمات است. خواندن انفعالی و مکانیکی، باید به خواندن فعال و تهاجمی تبدیل شود. خواندن شما وقتی فعال است که با تلاش، کلمات را ذره ذره و بخش به بخش هضم کنید و از آنها اندیشه بسازید؛ اندیشه هایی مفید، مؤثر و حیاتی. این گونه خواندن، وقت بیشتری میبرد، اما شما را از زحمت چندین بار خواندن خلاص میکند.
اولین قانون در خواندن مؤثر آن است که اندیشه اصلی مطلب را استخراج کنید و حول محور آن با ذهن خود کار نمایید.
13
برای تقویت حافظه ناچارید که تمرکز حواس داشته باشید. تمرکز، یعنی توجه و دقت اختصاصی، انحصاری و منحصر به فرد، درباره یک شیء، یک هدف، یا یک موضوع.
شما چگونه میتوانید تمام توجه و دقت خود را به طور کامل به یک موضوع اختصاص دهید؟ برای رسیدن به این هدف، باید قانون اصلی تمرکز را به کار ببرید؛ خود را درگیر کنید.
چگونه خود را درگیر کنید؟ جواب مهم و طلایی ما این است: سؤال کنید؛ شما با سؤال کردن، شروع به فکر کردن میکنید. وقتی مطالب را با هدف یافتن پاسخهای معین برای پرسشهای معین بخوانید، این امر حافظه شما را در یادگیری مطالب تقویت میکند.
14
برای تقویت حافظه یک دفتر یادداشت تهیه کنید و از مطالبی که معمولاً فراموش میکنید، فهرستی تهیه کنید.
فهمیدن این که چه مطالبی را فراموش میکنید، از آن جهت مفید است که میتوانید برای فراموش نکردن آنها بیشتر تمرکز ایجاد کنید.
مشکل اساسی آن است که ندانید چه مطالبی را فراموش میکنید.
این روش فایده بزرگ دیگری هم دارد. شما وقتی فهرستی از فراموش کاریهای خود تهیه میکنید، خود را هم متقاعد میسازید که حافظه شما چندان هم خراب نیست و فقط در موارد محدودی که فهرست آن را در اختیار دارید، دچار مشکل هستید و تازه میفهمید که بسیاری از موارد هم راه حل هایی بسیار ساده و آسان دارند و در واقع شما از دو جهت مشکل خود را کوچکتر میکنید.
15
مطالبی را که ممکن است فراموش کنید، به صورت سؤال در آورید و در طول امروز چندین بار آن سؤال را خود بپرسید. اغلب مسائل، با ایجاد سؤال در ذهن شما حک میشوند و تصویر سؤال، نا خود آگاه با تصویر پاسخ آن، حالت تداعی پیدا میکنند؛ اما احتمالاً سؤالاتی هستند که با این روش به آسانی پاسخ آنها را به خاطر نمیآورید و باید توجه و دقت خاصی به خرج دهید و از روشهای دیگری نیز استفاده کنید.
16
برای تقویت حافظه خود میتوانید از دیگران بخواهید که سؤالاتی را که احتمالاً پاسخ آنها را فراموش میکنید، از شما بپرسند. با تکرار این تمرین، شما بر نقاط ضعف حافظه خود تسلط پیدا میکنید و فرا میگیرید که همیشه آماده پاسخ به هر سؤالی باشید و در نتیجه ذهن شما مطلب مورد نظر را به صورت آماده باش نگه میدارد تا آرام آرام آن مطلب به دانستههای ناب و دائم شما اضافه گردد.
فرقی نمیکند که چه کسی آن سؤالات را از شما میپرسد؛ خود شما خوب میفهمید که چه وقت خوب و کامل پاسخ دادهاید و چه وقت پاسخ را از خود ساختهاید؛ پس خود را فریب ندهید.
17
یک روش مؤثر دیگر برای تقویت حافظه آن است که از متدهای کمکی استفاده کنید. شما میتوانید از قلم و کاغذ یاری بجویید و مفاهیم، ارقام یا مطالبی را که در حفظ آنها مشکل دارید، بر روی کارتهای کوچکی بنویسید و هر روز چند دقیقه را صرف باز نویسی فهرستها نمایید. دقت کنید که کدام مطلب را به خاطر دارید و کدام را هنوز فراموش میکنید. فهرست جدید دیگری از مطالبی که بیشتر فراموش میکنید، تهیه کنید و دوباره آنها را تمرین کنید.
وقتی بدانید چه مطالبی را فراموش کردهاید، به راحتی میتوانید در جهت حفظ آن اقدام کنید. هر چه بیشتر مطلب مهم را فراموش کرده باشید، کمتر احتمال دارد که مجدداً آنها را فراموش کنید. این را بدانید که به خاطر سپردن مطلبی به دفعات در حافظه، مؤثرتر است از این که آن مطلب یک بار و در موقعیتی خاص در ذهن شما جای گرفته باشد.
18
یک مطلب مهم در افزایش کارآیی حافظه آن است که بدانید دقیقاً چه مطلبی را باید به خاطر بسپارید. فهرستی از نکاتی که باید همیشه در ذهن آماده داشته باشید، تهیه کنید تا به سؤالات مربوطه به طور موفقیتآمیز و سریع پاسخ بگویید و از تکرار مطالبی را که نیازی به یادآوری مداوم و همیشگی آنها ندارید، پرهیز کنید تا ذهن خود را بیهوده خسته نکنید. مردم وقت زیادی صرف یادگیری مطالبی میکنند که به طور منطقی از آنها انتظار نمیرود که به خاطر داشته باشند.
همیشه از خود بپرسید که آیا لازم است این مطلب را به خاطر بسپارم یا اگر بتوانم در مواقع لزوم از آن استفاده کنم، کافی است؟
19
از صدر المتألهین نقل میکنند که میگفت: تعقل و تعلق هرگز یک جا جمع نمیشوند. او داستانی را درباره یکی از دوستانش نقل میکند که حافظهای بسیار قوی داشت و در یادآوری علوم کلی و سنگین بسیار توانا بود؛ اما طی حادثهای جذب مادیات شد و تعلقات مادی و دنیایی چنان توجه او را به خود جلب کرد که قدرت سرشار حافظه خود را آرام آرام از دست داد؛ به گونهای که در سادهترین مسائل تعقلی در میماند.
به عقیده ملاصدرا، هر چه مشغلههای فکری و تعلقات دنیایی و افکار حاشیهای از ذهن آدمی دور شود، قدرت تمرکز بر مطالب خاص و توانایی به حافظه سپاری آن چه شایسته و ارزشمند است، بیشتر میشود.
20
بنابر آموزههای اسلامی نیز راهکارهایی برای تقویت حافظه وجود دارد: 1. پرخوری نوعی حماقت را به همراه میآورد و قوای عقلی را ضعیف میکند و کم خوری یکی از راههای زیاد شدن حافظه است. 2. زیاده از حد آب خوردن و بدون احساس نیاز آب نوشیدن، موجب کندی ذهن میشود. 3. مسواک زدن منظم، حافظه را زیاد میکند و بی توجهی نسبت به بهداشت دهان و دندان، موجب بروز حالات و امراضی میگردد که فراموشی و کند ذهنی ایجاد مینماید.
4. شستوشوی بینی یا استنشاق آب، یکی از راههای تقویت و گشایش حافظه است. بدیهی است که اصلاح وضعیت تنفسی و رسیدن اکسیژن کافی به مغز، قدرت قوای ذهنی را افزایش میدهد.
5. حجامت در محل متعارف آن یعنی میان دو کتف، یکی از عوامل افزایش حافظه است و علاوه برآن، بر عقل نیز میافزاید. جالب است که میان افزایش تحرک و قدرت جابه جایی اجزای خون که با حجامت و فصد حاصل میگردد با خون رسانی صحیح و آسان به کوچکترین عروق مغزی، رابطه نزدیکی وجود دارد. 6. خواب کوتاه قبل از نهار (قیلوله) از عوامل تقویت حافظه و ترک آن از عوامل فراموشی شمرده شده است. 7. مویز، کندر، سیب، انار، به، سرکه، بادام و پسته، پیاز و سیر، شیر گوسفند و فلفل سیاه برای تقویت حافظه، مفید هستند.
نتیجه
چیزی به نام حافظه ضعیف وجود ندارد. حافظهها دو نوعند؛ تربیت شده و تربیت نشده. فقط باید بدانیم که ما کدام یک از این دو نوع حافظه را داریم و در صورت نیاز برای تربیت و پرورش حافظه خود اقدام اساسی کنیم. روشهای تقویت حافظه فراوانند و شاید بسیاری از آنها از حوصله این بحث خارج باشد و شاید هم اغلب راهکارها به تمرین و ممارست ختم شود که کاری عملی است و نه تئوری.
آن چه ما قصد بیان آن را داریم تلنگری به ذهنهای تسلیم شدهای است که گمان میکنند هرگز نخواهند توانست طلسم فراموش کاری خود را بشکنند. آنها باید بدانند که برای داشتن یک حافظه قوی و نیرومند، لازم است زحمت بکشند و با روشهای علمی و مجرب، از سرمایه وجودی خود استفاده کنند.
به قول نیکلاس راو: «حافظه، گنجینهای است که اگر میخواهیم از آن به قدر نیاز یاری بگیریم، باید به آن بها بدهیم و برایش سرمایه گذاری کنیم.»
منابع :
1. هری لوراین، یادگیری =حافظه +اطلاعات، ترجمه احمد میر عابدینی.
2. فیل ریس، 500نکته درباره مطالعه، ترجمه بیتا عسگری.
3. محمد حسین حق جو، آیین حفظ و تقویت حافظه.
4. وین دایر، دانش روزمره، ترجمه بهارک کاظمی.
5. محمد باقر مجلسی، بحار الانوار.
این روزها قصد ما از یادگیری مطالب آنست که در روز کنکور آنها را به یادآوریم پس هر آنچه یاد می گیریم باید در حافظه خود نگه داریم و در موقع لزوم به یادآوریم.
اطلاعاتی که به حافظه کوتاه مدت ما وارد می شود عمر چندانی ندارد و زود فراموش می شود، برای آنکه این اطلاعات با دوام باشد تا در موقع لزوم آنها را به یاد بیاوریم باید به حافظه بلند مدت منتقل شود.
چگونه حافظه خود را تقویت کنیم ؟
گاهی اوقات با این مشکل مواجه می شویم که یک مطلب خیلی ساده را اصلاً به یاد نمی آوریم یا به سختی به یاد می آوریم یا اینکه هنگام صحبت کردن راجع به موضوعی خاص ناگهان ادامه مطالب را فراموش می کنیم . برای از بین بردن این مشکل بهترین راه تقویت حافظه است می توان با استفاده از شیوه های تقویت حافظه به بهبود آن کمک کرد.1- به اطلاعات خود انسجام دهید. مطالبی را که قرار است به ذهن بسپارید ساماندهی و مرتب کنید.
2- روش قیفی : سعی کنید مفاهیم مورد نظر را از کلی به جزیی به ذهن بسپارید تا چهارچوب کلی مطلب را بدانید سپس به جزئیات و توضیحات آن بپردازید. در ضمن وقتی کلیات را بدانید ، یادآوری جزئیات آسانتر است.
3- تداعی معانی : میان آنچه می آموزید و شرایطی که در آن هستید ارتباط برقرار کنید و به معانی توجه کنیم در نتیجه فکر کردن به مورد اول مساله دوم را نیز به ذهن
می آورد که این مساله از دو راه امکان پذیر است .
الف ) ارتباط میان موضوعات و خود : به این ترتیب پردازش اطلاعات به طور عمیق انجام شده و چنانچه بتوانیم میان اطلاعاتی که از قبل در ذهن داشتیم و چیزی که حالا یاد می گیریم یک پل ارتباطی برقرار کنیم کارمان ساده تر می شود.
ب ) طبقه بندی موضوعات : مفاهیمی را که از نظر معانی به هم نزدیک هستند را در یک گروه قرار دهید. 4- برقراری ارتباط میان مفاهیم ، رنگها و موسیقی . به خاطر سپردن مطالب و مفاهیم ا ز آنچه برایتان روشن و واضح است به آنچه برایتان شناخته شده نیست راحت تر است گاهی یک موضوع یک رنگ یا موسیقی خاص را به یاد می آورد پس همراه کردن آن موضوع با این رنگ یا موسیقی به شما در به خاطر آوردن آن کمک بسیاری می کند.
5- یادگیری عمیق : اگر شما با یک بارخواندن عمیق مطلبی را بیاموزید بسیار بهتر در
ذهنتان می ماند تا این که چندین بار آن را بخوانید یا در کلاسهای مختلف شرکت کنید اما عمق مطلب را در بیابید و فقط آن را حفظ کنید. در یادگیری عمیق ، اطلاعات به حافظه بلند مدت شما سپرده می شوند اما در یادگیری سطحی اطلاعات به طور خودکار وارد حافظه کوتاه مدت شما شده و نتیجه مورد نظر را نخواهد داد پس سعی کنید مطالب را واقعاً درک کنید تا به خاطر آوردن آنها برایتان ساده تر باشد.
6- حافظه دیداری : برخی اوقات می توانید اطلاعات و مفاهیم مورد نظر را در ذهن خود به
اشکال گوناگون ارتباط دهید تا با به خاطر آوردن تصاویر اطلاعات نیز به ذهن شما بیایند.
روش دیگراینکه از فرضیه ها ، لغات و فرمولها استفاده نمایید. اگر آنها را به سادگی روی کاغذ بنویسید علاوه بر ذهن ، چشم نیز با آنها آشنا می شود و با تجسم صفحه مورد نظر طلاعات را نیز به خاطر می آورید حتی اگر تصویر خاصی در این صفحات وجود نداشته باشد.
7- یادگیری همراه با احساسات منفی ( اضطراب ، ترس و ... ) یادگیری را سرکوب و حافظه را ناتوان می کند.
8- به سلامت جسم خود اهمیت دهید زیرا بعضی از بیماریها قدرت حافظه را کم می کند.
9- با دیگران در مورد مطالب آموخته شده پرسش وپاسخ انجام دهید.
مقدمه
در تبیین یادگیری از دیدگاه فیزیولوژیک دو نظریه کلی وجود دارد که یکی از آنها تغییرات را در سطح سیناپسی و عوامل زیست شناسی مرتبط با آن در نظر میگیرد و دیگری توجه خود را به تغییرات در مدارهای نورونی معطوف داشته است. هر دو اینها به تغییرات فیزیولوژیکی توجه دارد، که در حین یادگیری در مغز و سلولهای عصبی اتفاق میافتند. اولین بار در سال 1961 بود که جیمز اندر توانست نورونها را به روش شرطی سازی عاملی حساس کند. شرطی شدن سلول عصبی یک حالت افزایش تحریک پذیری را در آن پدید میآورد که ناشی از تغییرات در یون و فوریزاسیون پروتئین است.
نظریه سیناپسی در فیزیولوژی یادگیری و حافظه
در حالت عادی ارتباط بین سلولهای عصبی را میتوان حالتی خاموش و بدون مصرف دانست. بدین معنی که تعداد دندریتها ، تعداد فضاهای بین سیناپسی ، بند سلول ، ضخامت آکسون و مانند آن در حالتی است که بدون مصرف بوده و در واقع مانع از عبور اطلاعات از سلولی به سلول دیگر میشود. پیدایش تحریک سبب دگرگون شدن اینگونه خصوصیات در سلولهای عصبی میگردد و البته سیناپس تحریک شده مدتی بحال خود واگذاشته شود. این شرایط به حالت اولیه برخواهد گشت.
بطور کلی در این نظریه چنین عنوان میشود که عبور جریان عصب ایجاد تکانه عصبی میکند. سپس آنزیم درون نورون فعال میشود. پس از آن تغییراتی در طرز تهیه پروتئین سلول پدید میآید و نهایتا الگوهای هندسی خاصی در نورونها پایدار میشود. اصطلاح ردیااینگرام را در تعریف و نمایش فرضی و فیزیک یک خاطره بکار بردهاند. منظور از اینگرام این است که حین یادگیری تغییراتی فیزیولوژیک یا زیست شیمیایی در نورون اتفاق میافتد. لشلی در جستجوی اینگرام به آموختن رفتارهایی به حیوان و سپس برداشتن قسمتهایی از مغز مبادرت ورزید، وی کاهش پدید آمده در حافظه را نمیتوان به عنوان از بین رفتن اینگرامها دانست، بلکه این امر تا حدود زیادی بخاطر انفعال و گسیختگی در فرآیندهای حسی و حرکتی مغز بوده است.
پس از لشلی نظرها معطوف به ساختارهای زیرین قشر مغز گردید و در این زمینه ساختارهایی مثل هیپوکامپ ، استریاتوم و آمیگرال به عنوان ساختارهای اساسی مرتبط با حافظه کوتاه مدت مطرح شدند. هر چند در پستانداران و مخصوصا در انسان دیده شده است که ساختارهای اخیر در حافظه نقش دارند، ولی گفته شده است که جوندگان میتوانند پس از برداشته شدن قشر جدید (نئوکرتکس) و ساختارهای اخیر تشکیل حافظه دهند.
نظریه مبتنی بر الکتروفیزیولوژی و تشکیل مدارهای حافظه در فیزیولوژی یادگیری و حافظه
حافظه از زمان پاولف ، فیزیولوژیست معروف روسی که یادگیری شرطی را مورد بررسی قرار داد، این موضوع همواره مورد توجه بوده است که در جریان یادگیری شرطی به دنبال انتشار تحریک در قشر مخ یک ارتباط موقت بین ناحیه مربوط به محرک شرطی و ناحیه مربوط به محرک غیر شرطی پدید می آید. اگر این ارتباط تقویت شود بازتاب شرطی تثبیت خواهد شد و در غیر اینصورت از بین رفته و خاموشی پدید خواهد آمد. یکی از تاثیرات یادگیری این است که مدارهای جدیدی در مغز فعال یا باز میشود.
از نظر الکتروفیزیولوژی امواج آلفای مغز که با گشودن چشم مهار میشوند، با پیدایش هر محرک جدید و ناشناخته مجددا پیدا میشوند. علاوه بر این دیده شده است که توجه کردن علاوه بر اینکه امواج آلفا را مهار میکند، به پدید آمدن امواج تتا منجر میشود و اصولا امواج تتا را به عنوان شاخصی برای فعالیت مغز حین یادگیری فرض کردهاند. همه اینها دال بر این است که تشکیل حافظه و پیدایش اولین مدارهای حافظه مبنای الکتروفیزیولوژیک دارد. فرآیند تثبیت و ایجاد رویا با طی مراحل عبور از حافظه کوتاه مدت و ضبط در حافظه دراز مدت انجام میگیرد. این فرآیند را تحکیم مینامند. قطع فعالیت الکتریکی مغز به مدور شدن حافظه و آن هم در مراحل اولیه تشکیل حافظه میانجامد.
تفاوت حافظه کوتاه مدت و دراز مدت از لحاظ فیزیولوژی
حافظه دراز مدت که مطالب را به مدت زمان طولانیتری نگهداری میکند و ظرفیت آن نامحدود است، مبنای زیست شیمیایی دارد. به عبارتی اطلاعات در این حافظه از تغییرات زیست شیمیایی پدید آمده و نگهداری میشوند. خاطرات دراز مدت بیشتر از خاطرات کوتاه مدت حفظ میشود. بدلیل وقت بیشتری که این خاطرات برای پیوند یافتن با تعدادی از نواحی قشر مغز را داشته اند. هر چه تعداد ارتباطات بیشتر باشد شانس تماس با یک راه نورونی که به خاطرهای ختم میشود بیشتر است. فراخوانی مکرر یک خاطره موجب ثبات آن میگردد. این کار از طریق تحکیم این تغییرات اولیه انجام میشود، ذخیره سنتزی برای حافظه خوب ، نقش اساسی دارد. ارتباط دادن اطلاعات به معلومات قبلی که از حافظه دراز مدت به معانی بیشتر از حفظ بر حسب عادت مستلزم فعالیت روانی است.این اطلاعات نسبت به اطلاعات حفظ شده بطور سطحی و بدون معانی و مفاهیم بتدریج از بین میروند. حافظه کوتاه مدت که به حافظه کاری نیز معروف است و مدت زمان نگهداری اطلاعات در آن و همچنین ظرفیت آن محدود است. بر اساس دادههای فعلی حافظه کوتاه مدت بیشتر بنیادی الکتروفیزیولوژیک دارد.
تاثیر عوامل مختلف بر جریان فیزیولوژیکی یادگیری و حافظه
گفته میشود حتی عوامل دیگری که موثر بر یادگیری و حافظه شناخته شدهاند موجب ایجاد تغییرات فیزیولوژیک میشوند. یکی از این عوامل استرس است که تاثیرات عمیقی روی یادگیری و حافظه دارد. معمولا شرایط استرسزا مانع از آن میشود یادگیری کاملی اتفاق افتد و در زمان یادآوری از حافظه نیز استرس و اضطراب به عنوان عامل مداخلهگر مانع بازیابی مطالب یاد گرفته میشود (همان چیزی که سر جلسه امتحان اتفاق میافتد.) گفته میشود در حین استرس ترشح آدرنالین میتواند موجب تاثیرات متفاوتی روی یادگیری داشته باشد. در یک حد معینی از استرس که حد معینی از ترشح آدرنالین را سبب میشود، استرس میتواند موجب تقویت یادگیری شود. اما اگر استرس خیلی شدید باشد یادیگیری مهار میشود.
خلق و شرایط روحی شخص نیز تغییرات فیزیولوژیک ایجاد میکند که با فرآیند یادگیری و عملکرد حافظه مرتبط هستند. به عبارتی یادگیری مطالب در حالت خوشحالی حافظه را تقویت میکند و شخص در چنین حالتی بهتر میتواند خاطرات را برای خود زنده کند. تغییرات خلق و خو نیز با ترشح برخی هورمونها و تغییرات زیست شیمیایی مرتبط بودهاند. حتی محرومیتهای محیطی ، قرار نگرفتن در محیطی مساعد برای شکوفایی استعدادها نیز با تغییرات زیست شیمیایی در مغز گزارش شده است. یعنی افرادی که در محیطهای دارای فقر اقتصادی ، فرهنگی و کمبود امکانات برای یادگیری زندگی میکنند، اغلب عملکرد یادگیری پایینتری دارند. برای این عوامل نیز تغییرات فیزیولوژیک را شناسایی کردهاند